انتخاب پروتکل مناسب در پریمتری
اپتومتریست، کارشناس ارشد اپتومتری، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
در مورد میدانبینایی دانشمندان نامآور و گمنامی به تحقیق و پژوهش پرداختند که بسیاری از آنها به دلیل عدم ثبت نتایج و یافتههایشان گمنام ماندند. گذر زمان اندیشهها را نیز درهم نوردید و گامهای نخست به گامهای پرشتاب و امید بخشتر سالهای پسینیتر منجر شد. اگر شناخت میداندید و تعیین مرزهای آن و تعریف برخی از کاستی را به صورت کیفی گام نخست و ارزیابیهای کمی را گام دوم بدانیم به کارگیری ابزارهای تشخیصی برای بررسی میداندید گام سوم و با اهمیتی است که برداشته شده است. تلاشهایی از این دست به بار نشست و ارزش میدانبینایی را برای بسیاری مشخص کرد؛ پس از این مرحله پژوهشگران فراوانی اراده و توان خود را برای گسترش دانش در این زمینه به کار گرفتند.
برای افرادی که تازه کار هستند یکی از گنگکنندهترین جنبههای ارزیابی میدان بینایی فراوانی روشهای ارزیابی میباشد. آیا واقعاً همه این برنامهها برای ارزیابی میدانبینایی ضروریاند؟ آیا جامعه پریمتری نمیتواند در مورد آنکه کدام بهتر است تصمیمگیری کرده و بر اساس آن کار کند؟ پاسخ این سوالات خیر میباشد. برنامههای مختلف ارزیابی میدان ضروریاند چون که اهداف ارزیابی میدانبینایی از یک روش به روش دیگر متفاوت میباشد. آنچه که ممکن است برای یک وضعیت، برنامه ایده آلی باشد همین برنامه میتواند برای یک موقعیت دیگر نامناسب باشد. برای مثال، یک نرولوژیست یک بیمار مشکوک به تومورغده هیپوفیز را ارزیابی میکند نیازهای این نورلوژیست خیلی متمایزتر از یک پریمتریست میباشد که قصد دارد به طور سریع بیمار خود را ارزیابی کند که آیا نقص چشمگیری درمیدانبینایی دارد یا خیر؟ برنامههای ارزیابی مختلف میدانبینایی برای اهداف مختلفی طراحی شده اند؛ واضح است که برخی از برنامهها مثل برنامه فوق آستانه، مزایای آن در طول یک دوره طولانی استفاده میشود. در این مقاله برآنیم تا به بررسی جدیدترین منابع علمی و با تکیه بر تجربیات بالینی به تفهیم بهتر انتخاب پروتکل مناسب در پریمتری بپردازیم.